امام رحمه الله علیه
شما مى بینید که بزرگترین افراد بشر انبیا بودند و ساده ترین از همه هم آنها بودند. در عین حالى که بزرگتر از همه بودند و همه آنها را به بزرگى مى شناختند، در عین حال ساده ترین افراد بودند در وضع زندگى شان. تمام انبیا این طور بودند و تاریخ، همه آنها را نشان مى دهد که با وضع بسیار ساده اى عمل مى کردند. 46
هرچند سادهزیستی برای تمام افراد جامعه ارزش محسوب میشود، اما برای مسئولان و مدیران جامعه، یک ضرورت است. امام علی (ع) میفرمایند: «خدا بر پیشوایانِ دادگر واجب فرموده خود را با مردمِ ناتوان برابر نهند تا مستمندی تنگدست را به هیجان نیارند و به طغیان واندارند» و در جایی دیگر میفرمایند: «خداوند مرا پیشوای خلقش قرار داده و بر من واجب کرده است که دربارهی خودم و خوراک و پوشاکم مانند مردمان ناتوان عمل کنم تا اینکه فقیر به سیرهی فقیرانهی من تأسی کند و ثروتمند به وسیلهی ثروتش سرکشی و طغیان نکند.»
به همین دلیل، وقتی به امام علی (ع) خبر میرسد که کارگزار او «عثمان بن حنیف» در بصره به میهمانی یکی از ثروتمندان آن شهر رفته که در آن میهمانی، غذاهای رنگارنگ تدارک دیده شده و جای فقرا خالی بوده است، او را سخت سرزنش و به وی گوشزد میکند که گمان نمیکردم تو میهمانی مردمی را بپذیری که نیازمندانشان به جفا رانده شدهاند.
بنیانگذار انقلاب اسلامی، امام خمینی (ره) نیز همواره بر سادهزیستی مسئولان و روحانیان تأکید مینمودند و آنان را از تجملگرایی برحذر میداشتند. ایشان دراینباره میفرماید: «من متواضعانه و بهعنوان یک پدر پیر از همهی فرزندان و عزیزان روحانی خود میخواهم که در زمانیکه خداوند بر علما و روحانیون منت نهاده است و ادارهی کشور بزرگ و تبلیغ رسالت انبیا را به آنان محول فرموده است، از زیّ روحانی خود خارج نشوند و از گرایش به تجملات و زرق و برق دنیا، که دون شأن روحانیت و اعتبار نظام جمهوری اسلامی ایران است، پرهیز کنند و بر حذر باشند که هیچ آفت و خطری برای روحانیت و برای دنیا و آخرت آنان، بالاتر از توجه به رفاه و حرکت در مسیر دنیا نیست.»
زندگی امام رحمه الله علیه
آن چنان در جاذبه ی معنویات قرار گرفته و به ملکوت نزدیک شده بود که ذره ای به تعلقات و مادیات آلوده نگشت و از هر چه رنگ تعلق می گرفت آزاد بود اما نه تنها چنین می اندیشید بلکه در عمل و زندگی نیز در همین راستا حرکت می کرد ، چه آن زمان که در نجف و در حال غربت و تبعید بود و چه آن روز که جلودار و رهبر انقلاب ، هیچ گونه تغییری در خوراک ، پوشاک ، مسکن و رفت و آمد ساده ی ولی پدید نیامد . زندگی ساده ی او در تمام عمرش گواه صادقی بر روح بزرگ اوست . ایشان همواره از تجملات پرهیز می کرد و در همه ی شرایط با رفاه زدگی سرستیز داشت و در این راستا نیز الگویی کم نظیر بود ایشان نه تنها خود زندگی ساده و بی آلایش داشت ، بلکه به علما و مدیران و مسولین کشور نیز همیشه سفارش می کرد که خود را گرفتار تجملات و تشریفات ننمایند . حجه الاسلام دعایی می گوید : " امام در زندگی همواره ساده زیست کرد ، ساده پوشید ، ساده خورد ، از غذای چرب و نرم همواره پرهیز کرد ، از خوراکی های مقوی دوری جست ... در رفت و آمدها که پیاده حرکت می کرد و علیرغم اصرار و فشار همه جانبه ی دوستان و ارادتمندان در نجف از گرفتن اتومبیل و رفت و آمد با ماشین خودداری می ورزید . با آن که بسیاری از فداییان راه ایشان آماده بودند که با دل و جان ، ماشینی از غیروجوهات شرعیه به ایشان هدیه نمایند
امام رحمه الله علیه
نکته ای که در اینجا ضمن تشکر از علما و روحانیون و دولت خدمتگزار حامی محرومان باید از باب تذکر عرض کنم و بر آن تأکید نمایم، مسئله ساده زیستی و زهدگرایی علما و روحانیت متعهد اسلام است که من متواضعانه و به عنوان یک پدر پیر از همه فرزندان و عزیزان روحانی خود می خواهم که در زمانی که خداوند بر علما و روحانیون منت نهاده است واداره کشور بزرگ و تبلیغ رسالت انبیا را به آنان محول فرموده است، از زیّ روحانی خود خارج نشوند و از گرایش به تجملات و زرق و برق دنیا که دون شأن روحانیت و اعتبار نظام جمهوری اسلامی ایران است، پرهیز کنند و برحذر باشند که هیچ آفت و خطری برای روحانیت و برای دنیا و آخرت آنان بالاتر از توجه به رفاه و حرکت در مسیر دنیا نیست که بحمدالله روحانیت متعهد اسلام امتحان زهدگرایی خود را داده است، ولی چه بسا دشمنان قسم خورده اسلام و روحانیت بعد از این برای خدشه دار کردن چهره این مشعلداران هدایت و نور، دست به کار شوند و با کمترین سوژه ای به اعتبار آنان لطمه وارد آورند که ان شاء الله موفق نمی شوند.
حضرت آیت الله مکارم شیرازی :
برای کم کردن فشار این تحریم ها ومسأله گرانی علاوه بر تدابیری که بر دولت لازم است، سزاوار است هموطنان عزیزساده زیستی را پیشه کنند، میهمانی ها و جشن های ازدواج را ساده و کم خرج برگزار کنند، مطمئن باشند دشمن از تحمل و پایداری آنها خسته خواهد شد و این وضع ادامه نخواهد یافت. ساده زیستی روش اولیا و انبیا بوده و سبب کاستن فشارها خواهد شد.
حضرت علی علیه السلام در این باره می فرماید: «أَهْضَمُ أَهْلِ الدُّنْیَا کَشْحاً، وَأَخْمَصُهُمْ مِنَ الدُّنْیَا بَطْناً ...وَلَقَدْ کَانَ-صَلَّی اللهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ- یَأْکُلُ عَلَی الْأَرْضِ، وَیَجْلِسُ جِلْسَةَ الْعَبْدِ»؛ دو پهلویش از تمام مردم فرو رفته تر و شکمش از همه خالیتر بود... همانا پیامبر (که درود خدا بر او باد) بر روی زمین می نشست و غذا می خورد و چون برده، ساده می نشست.[17]
امام حسین علیه السلام می فرماید: «قال حسین بن علی علیه السلام فی اسئله الیهودی: الشامی، عن امیرالمؤمنین علیه السلام قال له الیهودی فانّ عیسی علیه السلام یزعمون انّه کان زاهداً؟ قال له علی علیه السلام کان کذلک، و محمد زهد الانبیاء، ما رفعت له مائده قطّ و علیها طعام و ما اکل خبز برّ قطّ و لا شیخ من خبز شعیر قطّ ثلاث لیال متوالیاً»؛ مردی یهودی از اهالی شام به علی علیه السلام گفت: مردم حضرت عیسی علیه السلام را زاهد می پندارند. حضرت فرمود: چنین است ولی محمد صَلَّی اللهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ ازتمامی پیامبران زاهدتر بود. هیچ گاه سفرۀ غذایی برای او نگستردند که در آن غذایی باقی بماند و هرگز از نان گندم نخورد و هرگز سه شب پشت سر هم از نان جو سیر نخورد[18].
امام صادق علیه السلام می فرماید: «ما اکل رسول الله متکئا منذ بعثه الله عزوجل حتی قبضه و کان یأکل اکله العبد و یجلس العبد. قلت: و لم؟ قال تواضعاً لله عزوجل»؛ رسول خدا صَلَّی اللهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ از هنگامی که خدا او را به پیامبری برانگیخت تا لحظه مرگ، هرگز در حال تکیه دادن غذا نخورد و مانند بردگان غذا می خورد و مانند بردگان می نشست. راوی می گوید، گفتم: برای چه؟ فرمود: برای فروتنی در برابر خداوند بزرگ[19].
ای ابوذر! من لباس خشن و سخت می پوشم، روی زمین می نشینم، انگشتانم را پس از غذا می لیسم، بر چهار پای بی زین سوار می شوم و کسی را در ردیف خود سوار می کنم . اینها از سنت های من است، هر کس از سنن من روی گردان شود، از من نیست . (16)
در سخن دیگری آمده است که عبایی داشت، هرگاه می خواست نافله بخواند (یا جابه جا شود) آن را دو تا می کردند و زیرش می انداختند . (17)
پیامبر خداصلی الله علیه وآله وسلم هرگز نسبت به جای خواب و رختخواب، عیبجویی و ایرادگیری نداشت . اگر بستر برایش می گستردند، بر آن می خوابید و اگر رختخوابی پهن نمی شد، بر زمین می خوابید .
(ان فرشوا له اضطجع وان لم یفرش له اضطجع علی الارض) . (18)
این نهایت زهد و اوج وارستگی از تعلقات دنیوی است .
وقتی در خانه بود، لباس خود را می دوخت و بر کفش خویش وصله می زد . (19)
عن ابن مهد فی کتاب التحصین: «مرسلاً، قال: توفّی رسول الله و ما وضع لبنه علی لبنه»؛رسول خدا از دنیا رفت در حالی که خشتی روی خشتی ننهاد»[29].
علی علیه السلام می فرماید: «یَکُونُ السِّتْرُ عَلَى بَابِ بَیْتِهِ فَتَکُونُ فِیهِ التَّصَاوِیرُ فَیَقُولُ یَا فُلَانَةُ لِإِحْدَى أَزْوَاجِهِ غَیِّبِیهِ عَنِّی فَإِنِّی إِذَا نَظَرْتُ إِلَیْهِ ذَکَرْتُ الدُّنْیَا وَ زَخَارِفَهَا ...»؛ «روزی یکی از همسرانش، پرده ای رنگارنگ و با نقش و نگار بردر خانه آویخت، پیامبر فرمود: این پرده را از من دور کن؛ زیرا چون به او می نگرم، یاد دنیا و زرق و برقش می افتم»[30].
5- مرکب پیامبر صَلَّی اللهُ عَلَیْهِ وَآلِهِعلی علیه السلام می فرماید: «یرکب الحمار العاری و یردف خلفه»؛ بر الاغ بی پالان سوار می شد و کسی را نیز ترک خود سوار می کرد[31].
و فی المناقب: «و یردف خلفه عبده أو غیره و یرکب ما امکنه من فرس او بغله او حمار و یرکب الحمار بلا سرج و علیه الغدار»؛ غلامش یا دیگران را ترک خود سوار می کرد. هر چه برایش فراهم می شد از اسب گرفته تا استر و الاغ، سوار می شد و حتی الاغ بی پالانی که فقط افساری داشت را سوار می شد»[32].
پیامبر صَلَّی اللهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ علاوه بر خود، ساده زیستی را در فرزندان خود نهادینه کرده بود. سلمان می گوید: به منزل حضرت زهرا علیهاالسلام رفتم، دیدم دختر پیامبر صَلَّی اللهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ چادری وصله دار بر سر دارد. به ایشان گفتم: دختران پادشاهان بر تخت های طلا می نشینند و لباس های زربافت می پوشند؛ ولی وضعیت شما دختر رسول خدا صَلَّی اللهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ ، این گونه است که نه چادر گران قیمت دارید و نه چادر خوب؟ حضرت زهرا علیهاالسلام پاسخ دادند: ای سلمان! خداوند این نعمت ها را در قیامت برای ما ذخیره کرده است[37]. تذکر: هر کس زاهدانه در دنیا زندگی کند، در قیامت از نعمت های الهی بهره مند می شود.
## مهریه دختر پیامبر صَلَّی اللهُ عَلَیْهِ وَآلِهِجبرئیل بر پیامبر اکرم صَلَّی اللهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ نازل شد و عرض کرد: یا رسول الله، خدایت امر فرموده که فاطمه علیهاالسلام را با پانصد درهم به علی تزویج کنی[38]. «و قد زوجه علی اربعمأئه مثقال فضه»[39]؛ مهریه دختر پیامبر صَلَّی اللهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ چهارصد مثقال نقره بود. چهارصد مثقال نقره مساوی است با 500 درهم.
3- جهیزیه دختر پیامبر صَلَّی اللهُ عَلَیْهِ وَآلِهِحضرت علی علیه السلام به امر پیامبر صَلَّی اللهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ زرهش را به قیمت 400 یا 480 درهم فروخت و پول آن را خدمت پیامبر صَلَّی اللهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ آورد. رسول خدا، پول ها را به بلال داد و فرمود: عطریات بخر و بقیه را به چند نفر از اصحاب داد که از بازار، جهیزیه خریداری کنند و آن ها این وسایل را خریدند:
این تمام جهیزیه خانه فاطمه زهرا علیهاالسلام بود[40]. جهیزیه ای که بیشتر آن ظروف گلی و سفالی، فرش و بستر آن از پوست و پشم بود؛ به گونه ای که وقتی پیامبر صَلَّی اللهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ چشمان مبارکش به آن ها افتاد، فرمود: بارالها! این ازدواج را بر این خانواده که بیشتر ظروفشان گلین و سفالی است مبارک فرما[41].
4- داماد پیامبر صَلَّی اللهُ عَلَیْهِ وَآلِهِپیامبر صَلَّی اللهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ به حضرت علی علیه السلام فرمود: چه داری؟ عرض کرد: یک شتر، یک شمشیر و یک زره دارم. حضرت فرمود: شتر و شمشیرت برای کار و زندگی و دینت لازم است، زره را بیاور. علی علیه السلام زرهش را آورد. پیامبر َلَّی اللهُ عَلَیْهِ وَآلِهِفرمود: زره را بفروش. حضرت زره را به 400 یا 480 درهم فروخت و پول آن را خدمت پیامبر صَلَّی اللهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ آورد[42].
امیرالمؤمنین علیه السلام می فرماید: وقتی با حضرت فاطمه ازدواج نمودم، زیراندازی نداشتیم؛ ولی الآن اگر صدقه امروز من(وقف ها) میان بنی هاشم تقسیم شود همه را کفایت خواهد کرد.[43]
تحف العقول ؛ النص ؛ ص478
َ لَکِنْ قَالَتِ الْجَهَلَةُ کَیْفَ لَمْ یَبْعَثِ اللَّهُ نَبِیّاً مِنَ الْمَلَائِکَةِ إِذْ لَمْ یُفَرِّقْ بَیْنَ نَبِیِّهِ وَ بَیْنَنَا فِی الِاسْتِغْنَاءِ عَنِ الْمَآکِلِ وَ الْمَشَارِبِ وَ الْمَشْیِ فِی الْأَسْوَاقِ فَأَوْحَى اللَّهُ إِلَى نَبِیِّهِ- فَسْئَلِ الَّذِینَ یَقْرَؤُنَ الْکِتابَ بِمَحْضَرِ الْجَهَلَةِ هَلْ بَعَثَ اللَّهُ رَسُولًا قَبْلَکَ إِلَّا وَ هُوَ یَأْکُلُ الطَّعامَ وَ یَمْشِی فِی الْأَسْواقِ وَ لَکَ بِهِمْ أُسْوَة
________________________________________
ابن شعبه حرانى، حسن بن على، تحف العقول عن آل الرسول صلى الله علیه و آله، 1جلد، جامعه مدرسین - قم، چاپ: دوم، 1404 / 1363ق.