18-2 لحظه مرگ انسان دچار حسرت بازگشت میشود .(مومنون/ 99و100)


المحاسن ؛ ج1 ؛ ص87
عَنْهُ عَنْ أَبِیهِ عَنْ صَفْوَانَ بْنِ یَحْیَى عَنْ دَاوُدَ عَنْ أَخِیهِ عَبْدِ اللَّهِ قَالَ: بَعَثَنِی إِنْسَانٌ إِلَى أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع زَعَمَ أَنَّهُ یَفْزَعُ فِی مَنَامِهِ مِنِ امْرَأَةٍ تَأْتِیهِ قَالَ فَصِحْتُ حَتَّى سَمِعَ الْجِیرَانُ فَقَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع اذْهَبْ فَقُلْ إِنَّکَ لَا تُؤَدِّی الزَّکَاةَ قَالَ بَلَى وَ اللَّهِ إِنِّی لَأُؤَدِّیهَا فَقَالَ قُلْ لَهُ إِنْ کُنْتَ تُؤَدِّیهَا لَا تُؤَدِّیهَا إِلَى أَهْلِهَا فِی حَدِیثٍ لَهُ وَ فِی رِوَایَةِ أَبِی بَصِیرٍ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع یَقُولُ مَنْ مَنَعَ الزَّکَاةَ سَأَلَ الرَّجْعَةَ عِنْدَ الْمَوْتِ وَ هُوَ قَوْلُ اللَّهِ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى- رَبِّ ارْجِعُونِ لَعَلِّی أَعْمَلُ صالِحاً فِیما تَرَکْتُ «2».
________________________________________
برقى، احمد بن محمد بن خالد، المحاسن، 2جلد، دار الکتب الإسلامیة - قم، چاپ: دوم، 1371 ق.
إِنَّ عَلَامَةَ الزَّاهِدِینَ فِی الدُّنْیَا الرَّاغِبِینَ فِی الْآخِرَةِ تَرْکُهُمْ کُلَّ خَلِیطٍ وَ خَلِیلٍ وَ رَفْضُهُمْ کُلَّ صَاحِبٍ لَا یُرِیدُ مَا یُرِیدُونَ أَلَا وَ إِنَّ الْعَامِلَ لِثَوَابِ الْآخِرَةِ هُوَ الزَّاهِدُ فِی عَاجِلِ زَهْرَةِ الدُّنْیَا الْآخِذُ لِلْمَوْتِ أُهْبَتَهُ «2» الْحَاثُّ عَلَى الْعَمَلِ قَبْلَ فَنَاءِ الْأَجَلِ وَ نُزُولِ مَا لَا بُدَّ مِنْ لِقَائِهِ وَ تَقْدِیمِ الْحَذَرِ قَبْلَ الْحَیْنِ «3» فَإِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ یَقُولُ حَتَّى إِذا جاءَ أَحَدَهُمُ الْمَوْتُ قالَ رَبِّ ارْجِعُونِ لَعَلِّی أَعْمَلُ صالِحاً فِیما تَرَکْتُ «4» فَلَیُنْزِلَنَّ أَحَدُکُمُ الْیَوْمَ نَفْسَهُ فِی هَذِهِ الدُّنْیَا کَمَنْزِلَةِ الْمَکْرُورِ إِلَى الدُّنْیَا النَّادِمِ عَلَى مَا فَرَّطَ فِیهَا مِنَ الْعَمَلِ الصَّالِحِ لِیَوْمِ فَاقَتِهِ وَ اعْلَمُوا عِبَادَ اللَّهِ أَنَّهُ مَنْ خَافَ الْبَیَاتَ تَجَافَى عَنِ الْوِسَادِ وَ امْتَنَعَ مِنَ الرُّقَادِ «5» وَ أَمْسَکَ عَنْ بَعْضِ الطَّعَامِ وَ الشَّرَابِ مِنْ خَوْفِ سُلْطَانِ أَهْلِ الدُّنْیَا فَکَیْفَ وَیْحَکَ یَا ابْنَ آدَمَ مِنْ خَوْفِ بَیَاتِ سُلْطَانِ رَبِّ الْعِزَّةِ وَ أَخْذِهِ الْأَلِیمِ وَ بَیَاتِهِ لِأَهْلِ الْمَعَاصِی وَ الذُّنُوبِ مَعَ طَوَارِقِ الْمَنَایَا «6» بِاللَّیْلِ وَ النَّهَارِ فَذَلِکَ الْبَیَاتُ الَّذِی لَیْسَ
تحف العقول، النص، ص: 273
مِنْهُ مَنْجًى وَ لَا دُونَهُ مُلْتَجَأٌ وَ لَا مِنْهُ مَهْرَبٌ فَخَافُوا اللَّهَ أَیُّهَا الْمُؤْمِنُونَ مِنَ الْبَیَاتِ خَوْفَ أَهْلِ التَّقْوَى فَإِنَّ اللَّهَ یَقُولُ- ذلِکَ لِمَنْ خافَ مَقامِی وَ خافَ وَعِیدِ «1»بسیار تکان دهنده در مورد زکات
1589- وَ رَوَى أَبَانُ بْنُ تَغْلِبَ «3» عَنْهُ ع أَنَّهُ قَالَ: دَمَانِ فِی الْإِسْلَامِ حَلَالٌ مِنَ اللَّهِ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى لَا یَقْضِی فِیهِمَا أَحَدٌ «4» حَتَّى یَبْعَثَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ قَائِمَنَا أَهْلَ الْبَیْتِ فَإِذَا بَعَثَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ قَائِمَنَا أَهْلَ الْبَیْتِ حَکَمَ فِیهِمَا بِحُکْمِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ الزَّانِی الْمُحْصَنُ یَرْجُمُهُ وَ مَانِعُ الزَّکَاةِ یَضْرِبُ عُنُقَهُ «5».
1590- وَ رَوَى عَنْهُ عَمْرُو بْنُ جُمَیْعٍ أَنَّهُ قَالَ «6» مَا أَدَّى أَحَدٌ الزَّکَاةَ فَنَقَصَتْ مِنْ مَالِهِ وَ لَا مَنَعَهَا أَحَدٌ فَزَادَتْ فِی مَالِهِ.
1591- وَ فِی رِوَایَةِ أَبِی بَصِیرٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: مَنْ مَنَعَ قِیرَاطاً مِنَ
من لا یحضره الفقیه، ج2، ص: 12
الزَّکَاةِ فَلَیْسَ بِمُؤْمِنٍ وَ لَا مُسْلِمٍ وَ هُوَ قَوْلُ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَ «1»- حَتَّى إِذا جاءَ أَحَدَهُمُ الْمَوْتُ قالَ رَبِّ ارْجِعُونِ. لَعَلِّی أَعْمَلُ صالِحاً فِیما تَرَکْتُ «2» وَ فِی رِوَایَةٍ أُخْرَى وَ لَا تُقْبَلُ لَهُ صَلَاةٌ.
1592- وَ رَوَى ابْنُ مُسْکَانَ «3» عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع قَالَ: بَیْنَمَا رَسُولُ اللَّهِ ص فِی الْمَسْجِدِ إِذْ قَالَ قُمْ یَا فُلَانُ قُمْ یَا فُلَانُ قُمْ یَا فُلَانُ حَتَّى أَخْرَجَ خَمْسَةَ نَفَرٍ فَقَالَ اخْرُجُوا مِنْ مَسْجِدِنَا لَا تُصَلُّوا فِیهِ وَ أَنْتُمْ لَا تُزَکُّونَ.
1593- وَ رَوَى أَبُو بَصِیرٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع أَنَّهُ قَالَ: مَنْ مَنَعَ قِیرَاطاً مِنَ الزَّکَاةِ فَلَیْسَ بِمُؤْمِنٍ وَ لَا مُسْلِمٍ وَ سَأَلَ الرَّجْعَةَ عِنْدَ الْمَوْتِ وَ هُوَ قَوْلُ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ- حَتَّى إِذا جاءَ أَحَدَهُمُ الْمَوْتُ قالَ رَبِّ ارْجِعُونِ. لَعَلِّی أَعْمَلُ صالِحاً فِیما تَرَکْتُ «4»
عالم برزخ در نگاه قرآن
اگر چیزی میان دو چیز دیگر حائل و فاصله باشد، آن چیز را " برزخ " مینامند. قرآن
کریم از زندگی پس از مرگ تا قیامت کبری با کلمه " برزخ " تعبیر کرده است. در
سوره مؤمنون آیه 99 تا 100 میفرماید: «حتی اذا جاء احدهم الموت قال رب
ارجعون *لعلی اعمل صالحا فیما ترکت ، کلا انها کلمه هو قائلها و من ورائهم
برزخ الی یوم یبعثون؛ تا آنگاه که یکی از آنها را مرگ فرا میرسد میگوید:
پروردگارا! مرا باز گردان، باشد کار شایستهای در زمینههایی که نکردهام انجام دهم.
ابدا، این صرفا سخنی است که او گوینده آن است و از جلوی آنها ( از حین مرگ ) تا
روزی که مبعوث شوند برزخ و فاصلهای است».
این آیه تنها آیهای است که فاصله میان مرگ و قیامت را " برزخ " خوانده است. علمای
اسلام از همین جا اقتباس کرده و نام عالم بعد از دنیا و قبل از قیامت کبری را " عالم
برزخ " نهادهاند. در این آیه از ادامه حیات بعد از مرگ، همین قدر سخن آمده است که
انسانهایی پس از مرگ اظهار پشیمانی میکنند و درخواست بازگرداندن به دنیا
مینمایند و به آنها پاسخ منفی داده میشود. این آیه کاملا صراحت دارد که انسان
پس از مرگ دارای نوعی حیات است که تقاضای بازگشت ( رجوع ) میکند ولی
تقاضایش پذیرفته نمیشود.
آیاتی که دلالت میکند که انسان در فاصله مرگ و قیامت از نوعی حیات برخوردار
است و در آن حال شدیدا احساس میکند، گفت و شنود دارد، لذت و رنج و سرور و
اندوه دارد و بالاخره از نوعی زندگانی سعادت آمیز ( یا شقاوت آلود ) برخوردار است،
زیاد است. مجموعا در حدود 15 آیه است که در قرآن کریم به نحوی از انحاء یک جریان
حیاتی را یاد کرده است که میرساند در فاصله بین مرگ و قیامت از یک حیات کامل
برخوردار است. این آیات بر چند گونه است:
1. آیاتی که جریان یک سلسله گفت و شنودها میان انسانهای صالح و نیکوکار و یا
انسانهای فاسد و بدکار را با فرشتگان الهی یاد میکند که بلافاصله بعد از مرگ
صورت میگیرد. این گونه آیات زیاد است. آیه 97 از سوره نساء و آیه 100 از سوره
مؤمنون.
2. آیاتی که علاوه بر مضمون آیات بالا رسما میگویند که فرشتگان پس از آن گفت و
شنودها به صالحان و نیکوکاران میگویند از این پس از نعمتهای الهی بهره گیرید،
یعنی آنها را در انتظار رسیدن قیامت کبری نمیگذارند. دو آیه ذیل مشتمل بر این
مطلب است: «الذین تتوفاهم الملائکه طیبین یقولون سلام علیکم ادخلوا
الجنه بما کنتم تعملون؛ آنان که در حالی که پاکیزهاند فرشتگان آنان را تحویل
میگیرند و فرشتگان به آنها میگویند: درود بر شما! همانا به موجب کردارهای
شایستهتان وارد بهشت گردید» »( نحل/32 ). «قیل ادخل الجنه قال یا لیت
قومی یعلمون *بما غفر لی ربی و جعلنی من المکرمین؛ ( پس از مرگ ) به او
گفته شد: داخل بهشت شو! او گفت: ای کاش مردم من که سخن مرا نشنیدند
اکنون میدانستند که چگونه پروردگارم مرا آمرزید و مرا جزء بندگان مکرم خویش قرار
داد» » ( یس/27و26 ).
در آیات قبل از این آیه جریان محاوره این مرد مؤمن (مومن آل یس) با قومش نقل شده
که مردم را به پیروی رسولانی که در شهر انطاکیه مردم را به ترک پرستش غیر خدا و
پرستش مخلصانه خدا میخواندند دعوت میکند و سپس ایمان و اعتقاد خویش را
اظهار میدارد و از آنها میخواهد که سخن او را بشنوند و به راه او بروند. در این آیات
میگوید: ولی آن مردم سخن او را نشنیدند تا آنگاه که او به جهان دیگر رفت. در آن
جهان در حالی که مغفرت و کرامت الهی را درباره خویشتن مشاهده کرد، آرزو کرد
که ای کاش قوم من که هنوز در دنیایند از وضع سعادتمندانه من در این جهان آگاه
میشدند.
بدیهی است که همه این جریانها قبل از قیامت کبری است، زیرا در قیامت کبری همه
اولین و آخرین جمعاند و کسی در روی زمین باقی نیست. ضمنا این نکته را باید
بدانیم که آنچه پس از مرگ برای اهل سعادت آماده شده، بهشتهاست نه بهشت،
یعنی انواع بهشتهاست. بهشتها در آخرت به حسب مقامات قرب الهی متفاوتاند.
بعلاوه همان طور که در اخبار و روایات اهل بیت علیهم السلام رسیده است بعضی از
این بهشتها مربوط به عالم برزخ است نه عالم قیامت. علیهذا اینکه در دو آیه فوق
کلمه بهشت آمده است نباید سبب اشتباه شود که مربوط به قیامت است.
3. دسته سوم آیاتی است که در آن آیات سخنی از گفت و شنود فرشتگان با انسانها
در میان نیست بلکه مستقیما از حیات انسانهای سعادتمند و نیکوکار یا انسانهای
بی سعادت و بدکار و تنعم دسته اول و عذاب و رنج دسته دوم در فاصله مرگ و
قیامت یاد شده است. دو آیه ذیل از این گونه است: «و لا تحسبن الذین قتلوا فی
سبیل الله امواتا، بل احیاء عند ربهم یرزقون * فرحین بما آتیهم الله من فضله
و یستبشرون بالذین لم یلحقوا بهم من خلفهم الا خوف علیهم و لا هم
یحزنون؛ گمان مبر آنان که در راه خدا کشته شدهاند مردهاند، بلکه نزد پروردگار
خویش زندهاند و روزی داده میشوند، بدانچه خدا از فضل و رحمت خود به آنها عنایت
کرده شادماناند و آرزو میکنند که بشارت شهادت دوستان دنیاشان به آنها برسد تا
آنها را با خود در این شهادت شریک بینند» ( آل عمران/ 170و 169).
«و حاق بال فرعون سوء العذاب* النار یعرضون علیها غدوا و عشیا و یوم تقوم
الساعه ادخلوا آل فرعون اشد العذاب؛ عذاب ناراحت کننده، آتش، بر فرعونیان
احاطه کرد، هر بامداد و شامگاه بر آن عرضه میشوند. آنگاه که قیامت به پا شود
( گفته میشود ) فرعونیان را در شدیدترین عذاب داخل نمایید. ( مؤمن/ 46و 45 ).
این آیه کریمه دو نوع عذاب برای فرعونیان ذکر میکند: یکی قبل از قیامت که از آن به
"سوء العذاب" (عذاب سخت) تعبیر شده است و آن این است که روزی دو بار بر
آتش عرضه شوند بدون آنکه وارد آن گردند، دوم بعد از قیامت که از آن به "اشد العذا
"(سخت ترین عذابها) تعبیر شده است که فرمان میرسد که آنها را داخل آتش
نمایید. در مورد عذاب اول از بامداد و شامگاه نام برده شده است برخلاف عذاب دوم.
همان طور که امیرالمومنین علی علیه السلام در توضیح و تفسیر این آیه فرموده است
بدین جهت است که عذاب اول مربوط است به عالم برزخ و در عالم برزخ به تبع عالم
دنیا صبح و شام و هفته و ماه و سال هست، برخلاف عذاب دوم که مربوط به عالم
قیامت است و در آنجا صبح و شام و هفته و ماه و غیره وجود ندارد
وَ حَدَّثَنِی أَبِی عَنْ خَالِدٍ عَنْ حَمَّادٍ عَنْ حَرِیزٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ مَا مِنْ ذِی مَالٍ ذَهَبٍ وَ لَا فِضَّةٍ یَمْنَعُ زَکَاةَ مَالِهِ أَوْ خُمُسَهُ- إِلَّا حَبَسَهُ اللَّهُ یَوْمَ الْقِیَامَةِ بِقَاعٍ قَفْرٍ- وَ سَلَّطَ عَلَیْهِ سِبَاعاً تُرِیدُهُ وَ تَحِیدُ عَنْهُ [فِیهِ] فَإِذَا عَلِمَ أَنَّهُ لَا مَحِیصَ لَهُ أَمْکَنَهُ مِنْ یَدِهِ فَقَضِمَهَا کَمَا یُقْضَمُ الْفُجْلُ- وَ مَا مِنْ ذِی مَالٍ إِبِلٍ أَوْ بَقَرٍ أَوْ غَنَمٍ یَمْنَعُ زَکَاةَ مَالِهِ- إِلَّا حَبَسَهُ اللَّهُ یَوْمَ الْقِیَامَةِ بِقَاعٍ قَفْرٍ- یَنْطَحُهُ کُلُّ ذَاتِ قَرْنٍ بِقَرْنِهَا- وَ کُلُّ ذِی ظِلْفٍ بِظِلْفِهَا وَ مَا مِنْ ذِی مَالٍ نَخْلٍ أَوْ زَرْعٍ أَوْ کَرْمٍ یَمْنَعُ زَکَاةَ مَالِهِ- إِلَّا طَوَّقَهُ اللَّهُ إِلَى یَوْمِ الْقِیَامَةِ وَ رَفَعَ أَرْضَهُ إِلَى سَبْعِ أَرَضِینَ یُقَلِّدُهُ [یُقَلِّبُهُ] إِیَّاه