# رهبری اسلام یعنی ایمان به خدا و کفر به طاغوت این
که گاهی از بعضی زبانها شنیده میشود - که درست است - که ما با نظام
مسلطِ بر دنیا چالش داریم و مسئله داریم، یک واقعیت است. طبیعت اسلام این
است؛ «فمن یکفر بالطّاغوت و یؤمن باللَّه فقد استمسک بالعروة الوثقی»(۱).
این معنای اسلام است. یعنی ایمان باللَّه به تنهایی کافی نیست؛ کفر به
طاغوت، مقدمهی صحت و صداقت و قبولی ایمان باللَّه است. کفر به طاغوت یعنی
چه؟ یعنی همین نظامهای سلطهی موجود در دنیا. این معنایش این نیست که
جمهوری اسلامی ایران حالا تفنگ دست گرفته است که راه بیفتد این طرف و آن
طرف، با نظامهای دنیا بجنگد؛ نه، این که خیلی سادهلوحانه است. بحث بر سر
مطرح شدن یک فکر نو، یک راه نو در مقابل بشر است؛ مثل دعوت انبیاء. دعوت
انبیاء همینجور است؛ «الّذین یبلّغون رسالات اللَّه»(۲). اصل قضیه در
دعوت انبیاء، تبلیغ است؛ برسانند. این «رساندن»، راههای مختلفی دارد، یکی
از بهترین راههایش این است که یک مجموعهی مبتنی بر این تفکر به وجود
بیاید و بتواند نشانههای بارز این تفکر را در خودش جمع کند و آن را در
مقابل جهانیان بر سر دست بلند کند. این کاری که جمهوری اسلامی در صدد است
بکند، این است.۱۳۸۷/۰۳/۲۱ بیانات در اولین دیدار با نمایندگان مجلس هشتم
#رهبری افزایش در هدایت و نقصان در گمراهی دستاورد انس با قرآن قرآن
کتاب معرفت است، کتاب نور است. وَ مَا جَالَسَ هَذَا القُرآنَ اَحَدٌ
اِلّا قَامَ عَنْهُ بِزِیادَة اَو نُقصَانٍ زِیَادَةٍ فى هُدًى اَو نقصانٍ
فى عمًى؛(۱) این کلام منسوب به امیرالمؤمنین است؛ فرمود: هرکسى که با قرآن
نشست، از این نشست که برخاست، یا هدایتى در او افزون شده است یا بىمعرفتى و
کورىاى از او کم شده است. یک افزایشى و یک نقصانى در او بهوجود مىآید،
افزایش در هدایت و نقصان در کورى، نقصان در گمراهى، یعنى گمراهى انسان کم
میشود. هدایت انسان، آگاهى انسان افزایش پیدا میکند؛ نشست و برخاست با قرآن
اینجورى است؛ این البتّه با توجّه و تدبّر در قرآن حاصل میشود. قرآن را
باید با توجّه خواند؛ توجّه داشته باشیم که صِرف تشکیل این اصوات مطلوب
نیست؛ با توجّه به معانى، با توجّه به مرادات قرآنى باید قرآن را خواند؛
اگر این شد، آن وقت جامعهى اسلامى راه خودش را پیدا میکند. اَللهُ وَلىُّ
الَّذینَ ءامَنُوا یُخرِجُهُم مِنَ الظُّلُماتِ اِلَى النُّور؛(۲) از ظلمات
خرافات، از ظلمات گمراهىها، از ظلمت ترس، از ظلمت توهّمات، انسان خارج
میشود «اِلَى النُّور»؛ نور هدایت، نور معرفت، نور تقرّب به پروردگار، نور
انس با پروردگار. اینها خصوصیّاتى [است] که با نشستن با قرآن و انس با
قرآن براى انسان بهوجود مىآید و ما به این احتیاج داریم؛ امّت اسلامى
امروز به این احتیاج دارد.۱۳۹۳/۰۴/۰۸ بیانات در محفل انس با قرآن
حفاظت و حراست از ایمان مردم، وظیفه نظام اسلامی حفاظت و حراست از ایمان مردم، وظیفه نظام اسلامیالبته این نکته هم مورد توجه باید قرار بگیرد
که اگر ما میگوئیم که عقیده، عقیدهی مذهبی و ایمان در جامعهی اسلامی
آزاد است، این به معنای این نیست که اسلام اجازه بدهد که فریبگرانی و
خدعهپیشگانی در جامعهی اسلامی به راهزنی ایمان مردم بپردازند. این را
قطعاً اسلام اجازه نمیدهد. دستهائی که میتوانند با ارائهی جاذبههای مادی،
با تأمین هوسهای بشری، دلهای سست و ضعیفی را به سمت خودشان جذب کنند، اگر
در جامعهی اسلامی آزادی عمل داشته باشند، مردم ضعیف را و انسانهای سادهدل
را تحت تأثیر قرار خواهند داد و آنها را گمراه خواهند کرد و از بهشت به
دوزخ خواهند برد؛ «و الّذین کفروا اولیائهم الطّاغوت یخرجونهم من النّور
الی الظّلمات».(۳) اسلام اجازه نمیدهد که مردمی که دلشان به نور ایمان منور
شده است، به وسیلهی چنین ایادیای به سمت ظلمت باز هم کشیده بشوند. لذا
اسلام با تبلیغات ضداسلامی و فریبگرایانه، نه با بحث و جدل استدلالی، با
خدعه و فریب تبلیغاتی دربارهی مسائل اعتقادی که موجب سست شدن ایمان مردم و
راهزنی دلهای مردم میشود، مقابله میکند که نشانههای این را در احکام
متعددی از اسلام ما میبینیم.۱۳۶۵/۱۲/۱۵
اسلام یعنی ایمان به خدا و کفر به طاغوت
این که گاهی از بعضی زبانها شنیده میشود - که درست است - که ما با نظام مسلطِ بر دنیا چالش داریم و مسئله داریم، یک واقعیت است. طبیعت اسلام این است؛ «فمن یکفر بالطّاغوت و یؤمن باللَّه فقد استمسک بالعروة الوثقی»(۱). این معنای اسلام است. یعنی ایمان باللَّه به تنهایی کافی نیست؛ کفر به طاغوت، مقدمهی صحت و صداقت و قبولی ایمان باللَّه است. کفر به طاغوت یعنی چه؟ یعنی همین نظامهای سلطهی موجود در دنیا.
این معنایش این نیست که جمهوری اسلامی ایران حالا تفنگ دست گرفته است که راه بیفتد این طرف و آن طرف، با نظامهای دنیا بجنگد؛ نه، این که خیلی سادهلوحانه است. بحث بر سر مطرح شدن یک فکر نو، یک راه نو در مقابل بشر است؛ مثل دعوت انبیاء. دعوت انبیاء همینجور است؛ «الّذین یبلّغون رسالات اللَّه»(۲).
اصل قضیه در دعوت انبیاء، تبلیغ است؛ برسانند. این «رساندن»، راههای مختلفی دارد، یکی از بهترین راههایش این است که یک مجموعهی مبتنی بر این تفکر به وجود بیاید و بتواند نشانههای بارز این تفکر را در خودش جمع کند و آن را در مقابل جهانیان بر سر دست بلند کند. این کاری که جمهوری اسلامی در صدد است بکند، این است.۱۳۸۷/۰۳/۲۱
بیانات در اولین دیدار با نمایندگان مجلس هشتم